عشق جاوید

حکایت رفاقت من با تو،
حکایت "قهوه" ایست،
که امروز به یاد تو...
تلخِ تلخ نوشیدم!
که با هر جرعه،
... بسیار اندیشیدم،
که این طعم را دوست دارم یا نه؟!
و آنقدر گیر کردم بین دوست داشتن و نداشتن،
که انتظار تمام شدنش را نداشتم!
و تمام که شد،
فهمیدم،
باز هم قهوه می خواهم!
حتی،
تلخِ تلخ. . .



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: <-TagName->

+ نوشته شده در چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:, ساعت 12:11 توسط سپهر |